(( فقه و حقوق اسلامی )) - حقوق خصوصی

ارائه مطالب حقوقی ، فقهی ، پندآموز ، ...

(( فقه و حقوق اسلامی )) - حقوق خصوصی

ارائه مطالب حقوقی ، فقهی ، پندآموز ، ...

(( فقه و حقوق اسلامی )) - حقوق خصوصی

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

گوشت خرچنگ؛ حلال یا حرام

گوشت خرچنگ

فروش محصولات حرام دریایی، از جمله فروش گوشت کوسه و خرچنگ و برخی دیگر از ماهیان و آبزیان حرام‌‌گوشت در برخی شهرهای کشورمان شیوع پیدا کرده است.

حیوانات حلال‌گوشت، ضوابط و معیارهای مشخصی دارند که گاهی بی اطلاعی از این موضوع موجب می‌شود، کسانی که در پی تنوع در غذاها و طعم‌های متفاوت هستند، اغذیه ای، که از نظر شرع اسلام حرام است را مصرف کنند.

فقها و مراجع تقلید "دامت برکاتهم" معیاری برای حلال بودن گوشت آبزیان بیان کرده اند، آنها فرموده‌اند: خوردن  گوشت حیوانات دریایی  حرام است(1) مگر  ماهیانی که پولک (فلس) داشته باشند(2) و خرچنگ چون فلس ندارد و از چنین ویژگی برخوردار نیست، بنابراین خوردن آن حرام است.(4)

علاوه بر این معیار کلی، برای حرمت خوردن گوشت خرچنگ، دلیل خاصی هم برای حرمت خرچنگ، در احادیث اهلبیت علیهم السلام  وجود دارد. امام موسی کاظم (علیه‌السلام) می‌فرمایند: خوردن جرّی (نوعی ماهی) و لاک پشت و خرچنگ حرام است.(3)

با بررسی‌های به عمل آمده نسبت به نظر مراجع تقلید "ادام الله ظلهم" در مورد گوشت خرچنگ به این نتیجه رسیدیم که همه علمای شیعه "دامت برکاتهم" خوردن گوشت خرچنگ را حرام می‌دانند و بنا به گفته آیة الله مهدی هادوی تهرانی ، صاحب نظر در دانش های دینی، مسئله حرمت خوردن گوشت خرچنگ، مسئله اختلافی نیست که یکی از علما آن را جایز بداند و دیگری حرام (همه مراجع و علما گوشت خرچنگ را حرام می دانند).

در تعابیر فقها معیاری برای حلال بودن گوشت آبزیان بیان شده است. آنها فرموده‌اند: آنچه از روایات بدست می‌آید این است که گوشت حیوانات دریایی خورده نمی‌شود یعنی خوردن آن حرام است، مگر آن نوع از ماهی که پولک (فلس) داشته باشد و خرچنگ از چنین ویژگی برخوردار نیست.

مراجع گرانقدر نسبت به پاسخ استفتاء زیر چنین فرموده‌اند:

 

استفتاء:  خرید و فروش و استفاده از گوشت خرچنگ و خرگوش چه صورت دارد؟

 

حضرت آیة الله خامنه‌ای:   خوردن آن حرام است.

حضرت آیة الله فاضل لنکرانی:   حرام است.

حضرت آیة الله بهجت:   خرچنگ و خرگوش حرام است .

حضرت آیة الله مکارم شیرازی:   جایز نیست و فروختن آن به غیر مسلمین اشکالی ندارد.

در جامعه اسلامی مردم بر اساس اعتمادی که به حکومت اسلامی دارند، تصور می‌کنند که هر چه فروخته می‌شود حتما منع شرعی ندارد و براحتی از خوردنی‌ها تناول می‌کنند. چرا که متاسفانه خیلی از مسلمانان، از خیلی از احکام بی اطلاع هستند. خوب نتیجه این می‌شود که مثلا چون نسبت به حرمت گوشت خرچنگ بی‌خبرند از  آن می‌خورند.

حضرت آیة الله تبریزی:   حرام است. اگر به کفار به شکل صوری بفروشند و قصد استنقاذ نسبت به آن داشته باشند مانعی ندارد.

حضرت آیة الله سیستانی:   خوردن آن حرام است ولی خرید و فروش چون منفعتی غیر از خوردن دارد اشکال ندارد.

حضرت آیة الله صافی گلپایگانی:   گوشت خرگوش و خرچنگ حرام است و فروختن آن نیز برای خوردن جایز نیست. چنانچه منافع محلله داشته باشد از قبیل خوراک طیور و غیره، فروختن آن برای این جهت اشکالی ندارد.(5)

گوشت خرچنگ

در بخش استفتائات پایگاه اینترنتی آیة الله مکارم شیرازی نیز در پاسخ به این که آیا خوردن گوشت خرچنگ حلال است این گوشت حرام توصیف شده است.

آیة الله مجتبی تهرانی:  نیز در بخش مرتبط با استفتائات خود در پاسخ به خوردن گوشت خرچنگ پاسخ داده‌اند که حرام است.

استاد هادوی تهرانی:  در تعابیر فقها، معیار  (و ملاکی) برای حلیت گوشت آبزیان بیان شده است. (به طور کلی)  گوشت حیوانات دریایی (حرام است)و خورده نمی‌شود، مگر ماهی هایی که پولک(فلس) داشته باشند و خرچنگ از چنین ویژگی برخوردار نیست،( پس طبق این معیار، خوردن آن حرام است).

از طرف دیگر اعتراض به دولت کشور اسلامی‌مان وارد است که چرا نظارتی بر رستوران‌ها و مراکز خرید و فروش مواد غذایی نمی‌شود که براحتی گوشت خرچنگ و کوسه فروخته می‌شود و نیز در رستوران‌ها غذاهای متنوعی با آن پخته می‌شود و مردم هم با این نگاه که در این کشور غذای حرامی در رستوران‌ها سرو نمی‌شود از آن می‌خورند. براستی چه کسی پاسخگو به این وضعیت اسفناک حاکم بر وضعیت غذایی کشور است.    

نتیجه:

بعد از بررسی‌های لازم به این نتیجه رسیدیم که همه فقها و علما به اتفاق، خوردن گوشت خرچنگ را حرام می‌دانند. ولی در اینجا سوال اساسی مطرح می‌شود که چرا در جامعه اسلامی ما حرمت گوشت خرچنگ از میان رفته و براحتی در رستوران‌های کشور اسلامی‌مان گوشت خرچنگ سرو می‌شود؟!

در جامعه اسلامی مردم بر اساس اعتمادی که به حکومت اسلامی دارند، تصور می کنند که هر چه فروخته می‌شود حتما منع شرعی ندارد و براحتی از خوردنی‌ها تناول می‌کنند (و اشکالی هم بر مردم نیست، چرا که مجوز حلیت بازار مسلمین، چنین اجازه ای به آنان می دهد، الا این که خلاف آن ثابت شود)، لیکن متاسفانه خیلی از مسلمانان، از بسیاری از احکام بی اطلاع هستند. خوب نتیجه این می‌شود که مثلا چون نسبت به حرمت گوشت خرچنگ بی‌خبرند، با علم به این که این گوشت، گوشت خرچنگ است، مع الوصف، از  آن می‌خورند.

شایان ذکر است که این بی اطلاعی، دلیل نمی‌شود که خوردن گوشت حرام، اثر وضعی خود را بر خورنده نگذارد. ضمن این که بی اطلاعی از احکام، دلیل قانع کننده و موجهی نیست. چرا که همه مسلمانان وظیفه دارند که احکام را بدانند و اگر جایی دچار شک و شبهه‌ای شدند حتما از مرجع تقلید خود بپرسند. بویژه در این زمان؛ که یافتن پاسخ سوالات خیلی راحت شده است و از طریق اینترنت می‌توان به سایت علما مراجعه کرد و سوال خود را پرسید و یا با یک تلفن به دفتر مراجع تقلید، پاسخ سوال خود را یافت .

و اما از طرف دیگر و با توجه به اصل صحت در بازار مسلمانان، اعتراض به دولت اسلامی‌مان وارد است، چرا نظارتی بر رستوران‌ها و مراکز خرید و فروش مواد غذایی ندارند که براحتی گوشت خرچنگ و کوسه و یا بدتر از آن ، فروخته می‌شود و نیز در رستوران‌ها غذاهای متنوعی با آن پخته می‌شود و مردم هم با این نگاه که در کشور اسلامی، غذای حرامی در رستوران‌ها سرو نمی‌شود از آن می‌خورند. براستی چه کسی پاسخگو به این وضعیت اسفناک حاکم بر وضعیت غذایی کشور است.     

 

                                                                                           نوشته ی مهری هدهدی، گروه دین و اندیشه تبیان


پی‌نوشت‌ها:

1-  به عبارت دیگر اصل اولی در حرمت و حلیت گوشت‌های حیوانات دریایی بر حرمت است.

2- لا یؤکل من حیوان البحر الا سمک له فلس و ...:منهاج المؤمنین(للمرعشی)، ج‏2، ص 188، منهاج‌الصالحین(للخوئی)، ج‏2، ص344، الفقه على المذاهب الأربعة و مذهب أهل البیت، ج‏2، ص20، مبحث ما یمنع أکله و ما یباح أو ما یحل، و ما لا یحل...، ص 13.

3- وسائل‏الشیعة، ج 24، ص 147.

4- جامع المسائل للبهجة، ج 4، ص 385/ صراط النجاة تبریزی، ج 5، ص407.

5- برگرفته از جامع الاحکام، ج2، ص 317 / مسائل جدید، ج3 .


منبع : http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=134897

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۵ ، ۱۱:۵۳
مازیار ارجمندیان
از زمانهای دور رسم شده است که برای آمدن برکت به منزل و محل کارمان نعل اسبی بر ورودی این مکان ها نصب کنیم ، حال این نعل برای آوردن برکت بر زندگی ما چه می کند و فلسفه آن از کجا نشأت گرفته است را برای شما بازگو خواهیم کرد،که در ادامه میخوانید؛

گروه جامعه «تیتر یک»؛ خرافه یا حقیقت مسئله این است!  افزایش رزق و روزی ، خوش یُمن بودن ، شانس آوردن در کارهای روزمره و زندگی، بخت و اقبال همه مواردی که خواه یا ناخواه انسان برای رسیدن به آن دست به اعمالی می زند! اما رسیدن به سعادت و خوشبختی و افزایش ثروت و مکنت به چه قیمتی و به چه شیوه ای !؟

از زمانهای دور رسم شده است که برای آمدن برکت به منزل و محل کارمان نعل اسبی بر ورودی این مکان ها نصب کنیم ، حال این نعل برای آوردن برکت بر زندگی ما چه می کند و فلسفه آن از کجا نشأت گرفته است را برای شما بازگو خواهیم کرد،که در ادامه میخوانید:

نعل اسب خوش شانس آمریکایی!

در اروپا و آمریکا نعل اسب را به عنوان وسیله ای برای شانس آوردن  استفاده می کنند!  به گفته برخی کارشناسان این موضوع از اسپانیای قدیم (اندلس) وارد اروپا  و بعد وارد آمریکا شده است! و سرزمین اندلس نیزدر دوران حکومت مسلمانان  رسم آویختن نعل اسب را به عنوان برکت و خیرداشتن  مورد استفاده قرار می دادند ، به گفته مورخان مردمان اندلس نیز این رسم را از امویان کسب کرده بودند! اکنون رسم  نعل اسب زدن امویان را برای شما بازگو خواهیم کرد.

امویان و ۴۰  نعل اسب تازه! 

همۀ ماجرای  نعل اسب از آنجا آغاز می شود که در واقعه عاشورا در برابر فرمانى که ابن زیاد صادر کرده بود، «ابن سعد» مأمور بود پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام بدن مبارکش را زیر سمّ اسبان قرار دهد؛ وى که به خاطر تقرّب به ابن زیاد و در خیال خامش براى رسیدن به حکومت رى از هیچ جنایتى خوددارى نمى‏‌کرد، در میان اصحابش فریاد زد:

«مَنْ یَنْتَدِبُ لِلْحُسَیْن علیه السلام فَیُوطِیَ الْخَیْلَ صَدْرَهُ وَ ظَهْرَهُ؛ کیست که داوطلبانه بر پیکر حسین اسب بتازد تا سینه و پشت وى را زیر سم اسبان پایمال کند؟!»

شمر که قساوت فوق‏‌العاده‏اى داشت با شنیدن این فرمان، پیشقدم شد و بر بدن پاک زاده زهرا علیها‌السلام اسب تاخت. ده نفر دیگر نیز از وى تعبیت کردند و با کوبیدن نعل تازه بر سمان اسبانشان بر پیکیر امام حسین (ع) و یارانش تاختند که عبارت بودند از:

۱٫ اسحاق بن حُویّة. ۲٫ هانى بن ثُبیت حضرمى. ۳٫ واحظ بن ناعم. ۴٫ اسید بن مالک. ۵٫ حکیم بن طفیل طائى. ۶٫ اخنس بن مَرثَد. ۷٫ عمرو بن صُبیح. ۸٫ رجاء بن مُنقِذ عبدى. ۹٫ صالح بن وهب. ۱۰٫ سالم بن خثیمه.

بعد از این ماجرا این افراد در انتظار دریافت پاداش زیادی به خاطر عملشان بودند که برخلاف انتظارشان ابن زیاد دستور داد به آنان جایزه ناچیزى دادند، و این افراد هم ۴۰ نعل اسب را کنده و با قیمت زیادی به مردم فروختند؛ و به گفته آیت الله جوادی آملی :  به این جهت که این اسب ها «نعوذ بالله » آدم های خارج از دین را لگدکوب کرده اند پس با ارزش می باشند و تبرک جستن به نعل اسب از موهومات بعد از حادثه کربلا شد!

 

سندی دیگر در  برکت داشتن   نعل اسب!

علامه کراجکی نکات تلخ و عبرت آموزی را بیان کرده است :

خانواده هایی در شام پس از حادثه کربلا با عناوین تازه ای معرفی شدند. مانند:
بنو السراویل ::فرزندان کسی بودند که لباس امام حسین را برداشته بودند
بنو السرج::فرزندان آنانی بودند که بر پیکر امام اسب تاختند و پس از جنگ نعل اسب ها را به مردم به قیمت بالایی فروختند و مردم نعل ها بر سر در خانه خود آویختند و به آن افتخار کردند
۱٫علامه کراجکی در صفحه ی ۴۵ کتاب ((التعجب))

 

بنابراین گزارش متأسفانه بصورت کاملاً ناآگاهانه بیشتر مردم عزیز ما از این حقیقت بی اطلاع هستند همانطور که هنگام تهیه تصاویر ذیل خبرنگار «کمال مهر» با پرسش از نصب کنندگان نعل ها در ورودی این مکانها متوجه شد که اطلاع خاصی از این موضوع ندارندو فقط جهت برکت و خوش شانسی نصب کرده اند که با گفتن ماجرای آن اقدام به کندن این نعل ها نمودند!


منبع : http://titre1.ir/fa/news/25754/%D9%86%D8%B9%D9%84-%D8%A7%D8%B3%D8%A8-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%81%D9%87-%D8%AA%D8%A7-%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%B9%DA%A9%D8%B3

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۵ ، ۱۱:۴۸
مازیار ارجمندیان

باید که تو را حضرت منان بنویسد

در حد قلم نیست که قرآن بنویسد

هر دست گدایی که به سوی تو دراز است

مفهوم قنوتی است که در بین نماز است

سمت حرم توست دلم باز روانه

((ای تیر غمت را دل عشاق نشانه))

ایوان دلم خاک، طلایی بده مولا

قدری به من خسته بهایی بده مولا

آن چیست که در حج و طواف است...؟نشانه است

((مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه است))

تکفیر نما عقربه ی قبله نمارا

چون اوست که سمت تو نشان داده خدا را

احمد(ص) به خدا غیر علی(ع) یار نمی خواست

پیغمبر ما همسفر غار نمی خواست

رفتند به بیراهه و خوردند به بن بست

((تا بوده علی(ع) بوده و تا هست علی(ع) هست))

بر اسب سوار است قیامت شده بر پا

دشمن به فرار است ازین حالت مولا

شمشیر کشیده است که لشگر بگشاید

باید برود یک تنه خیبر بگشاید

«یا قادر» و «یا قاهر» و «یا فاتح» و «یا هو»

این جرأت و این هیبت و این قدرت بازو...

مخصوص علی(ع) هست علی(ع) شیر خداوند

آن یکه جوانمرد به تعبیر خداوند...

...از ترس ز دستان عدویش سپر افتاد

((با خشم علی(ع) هرکه در افتاد ور افتاد))

احمد(ص) زند آیا نفسی غیر علی(ع)...؟نه

بالا برود دست کسی غیر علی(ع)...؟ته

((من کنتُ)) که بر حیدر کرار (ع)رسیده است

حقّ است و سرانجام به حقدار رسیده است

 مجید تال

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۵ ، ۱۱:۴۶
مازیار ارجمندیان