(( فقه و حقوق اسلامی )) - حقوق خصوصی

ارائه مطالب حقوقی ، فقهی ، پندآموز ، ...

(( فقه و حقوق اسلامی )) - حقوق خصوصی

ارائه مطالب حقوقی ، فقهی ، پندآموز ، ...

(( فقه و حقوق اسلامی )) - حقوق خصوصی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بافت فرسوده همدان» ثبت شده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۴ ، ۱۲:۳۵
مازیار ارجمندیان

حضانت

مقدمه:

ملاقات فرزند از طرفی جزو حقوق کودک است و مرجعی نمی­تواند تحت هیچ شرایطی این حق را از یکی از طرفین سلب کند. از نظر قانونی دختران تا سن 9 سالگی و پسران تا سن 15 سالگی با فردی زندگی خواهند کرد که حضانت آنها را به عهده دارد.

از این مقطع سنی به بعد کودک خود تصمیم می­گیرد با چه کسی زندگی کند و تمایل او به ادامه زندگی با پدر یا مادر وضعیت تازه­ای را برای او به وجود می­آورد. البته این مسئله به توافق پدر و مادر بستگی دارد اما در اغلب موارد به سبب عدم توافق پدر و مادر بر سر این مسئله، کار تعیین حضانت کودک به دادگاه کشیده می­شود. در دادگاه­های خانواده بحث حضانت مشکلاتی را ایجاد می­کند. مادری که فرزند را به دنیا می­آورد، می­خواهد از فرزند خود مراقبت کند و همیشه این نگرانی را دارد که اگر فرزند او به 7 سالگی برسد، سرنوشت او چه می شود؟ قانون این حق را به­طور دائم از مادر گرفته و این مسئله عامل اصلی پیچیده شدن پرونده­های خانوادگی در زمینه حضانت است.

دادگاه­ها نمی­توانند خارج از قانون عمل کنند و اگر سوء رفتار پدر در دادگاه اثبات نشود حضانت فرزند را به پدر می­دهند.

بنابر قول مشهور، دوران نگهداری و سرپرستی (حضانت)، با بلوغ و رشد به پایان می­رسد و کودک، پسازبلوغ، اختیار دارد تا سرپرست زندگی خود را برگزیند. زیرا نگهداری و سرپرستی، به خاطر ناتوانی کودک در نگهداری خودش بوده است و اصل، ولایت نداشتن اشخاص بر یکدیگر است و پسازبلوغ و رشد، چنین چیزی مطرح نیست[1].

 

معانی لغوی و اصطلاحی حضانت:

حضانت،ازحضن گرفته شده و برابر فارسی آن، «پهلو» است، قسمت زیر بغل تا برآمدگی لگن. به معنای نگهداری چیزی می­باشد، همچون پرنده­ای کهاز تخم­های خود در زیر بال نگهداری می­کند: «حضن الطائر بیضه». هنگامی که زنی، بچه­اش را در آغوش می­گیرد، گفته می­شود: «حضنت ولدها»[2]

از نظر اصطلاحی حضانت به معنای، حق نگهداری و سرپرستی طفل که به شخصی واگذار می­شود، می­باشد.[3]

 

شرایط حضانت:

اشخاصی که حضانت را می­توانند به عهده بگیرند، به شرح ذیل آورده شده است:

-حضانت حق انحصاری پدر و مادر است؛ تا زمانی که پدر و مادر کودک زنده هستند و صلاحیت نگهداری از فرزند خود را دارند، حضانت با آنان است و هیچ­یک از خویشان پدری یا مادری نمی­توانند دراین مورد ادعایی کنند.

-وضع خاص جد پدری؛تا زمانی که پدر ومادر زنده هستند، حضانت با آنان است و هیچ­یک از خویشان، از جمله جد پدری، حقی بر نگاهداری و تربیت کودک ندارد. ولی، پس از مرگ پدر و مادر، هرگاه جد پدری زنده باشد، ولایت به حکم قانون بر عهده­ی او است.

-حضانت پس از جدایی زن و شوهر؛قانون مدنی تا 7 سالگی کودک، به مادر حق تقدم داده و از آن پس اولویت را به پدر می­دهد.

-حضانت پس از فوت پدر یا مادر؛در مورد فوت والدین، حضانت به جد پدری و در صورت نبودن او به وصی واگذار می­شود. هرگاه از این گروه کسی نباشد، حضانت با قیمی است که به پیشنهاد دادستان از طرف دادگاه منصوب می­شود.[4]

موانع اجرای حق حضانت:

-جنون؛ اگر افراد مورد اشاره دیوانه باشند حق حضانت ندارند.

-شوهر کردن مادر به شخص غیر از پدر طفل؛ چون شوهر کردن با شوهر دیگر او را از انجام وظایفش بازمی­دارد.

-کفر؛ چون بر طبق فقه کافران نمی­توانند بر مسلمانان ولایت (حضانت) داشته باشند.[5]

مسئولیت­های ناشی از حضانت:

-مسئولیت حقوقی در برابر کودک: حضانت کودک تنها حق پدر ومادر نیست؛ نوعی وظیفه­ی اخلاقی و اجتماعی نیز هست. پس، اگر کودک به علت حضانت بد و عدم توجه صدمه­ای ببیند فردی که حضانت او را قبول کرده است ، مسئول خسارات خواهد بود.

-مسئولین مدنی در برابر دیگران؛ فرد حضانت کننده مسئول تمامی خساراتی است که از سوی فرزندان آنان به دیگران وارد می­گردد. به استناد قانون کسی که حضانت را بر عهده دارد بر مبنای تقصیر در نگهداری و تربیت آن می­توان مطالبه خسارت نمود.

-مسولیت تضامنی پدر و مادر؛ تمامی مسئولیت­های ناشی از تکلیف مربوط به نگهداری و مواظبت بر عهده حضانت­کننده بوده و مسئول زیان اشخاص ثالث می­باشد[6].

مواد قانونی (مهم) مرتبط با حضانت:

ماده­های قانون مدنی در ارتباط با حضانت:

ماده 1168:نگهداری اطفال هم حق و هم تکلیف ابوین است.

ماده 1169:برای حضانت و نگهداری طفلی که ابوین او جدا از یکدیگر زندگی می­کنند، مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن با پدر است.

تبصره-بعد از هفت سالگی در صورت حدوث اختلاف، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه می­باشد.

ماده 1171:در صورت فوت یکی از ابوین، حضانت طفل با آن که زنده است خواهد بود. هرچند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده باشد.

ماده 1172:هیچ یک از ابوین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل به عهده­ی آنها است از نگاهداری او امتناع کند. در صورت امتناع یکی از ابوین، حاکم باید به تقاضای دیگری یا تقاضای قیم یا یکی از اقربا و یا به تقاضای مدعی­العموم نگاهداری طفل را به هر یک از ابوین که حضانت به عهده او است، الزام کند و در صورتی که الزام ممکن یا مؤثر نباشد، حضانت را به خرج پدر و هرگاه پدر فوت شده باشد به خرج مادر، تأمین کند.

ماده 1173:هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت او است صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد، محکمه می­تواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضائی ، هر تصمیمی که برای حضانت طفل مقتضی بداند، اتخاذ کند.

ماده 1174:در صورتی که به علت طلاق یا به هر جهت دیگر ابوین طفل در یک منزل سکونت نداشته باشند، هر یک از ابوین که طفل تحت حضانت او نمی­باشد حق ملاقات طفل خود را دارد. تعیین زمان و مکان ملاقات و سایر جزئیات مربوطه به آن در صورت اختلاف بین ابوین با محکمه است.

ماده 1175:طفل را نمی­توان از ابوین و یا از پدر یا مادری که حضانت با اوست، گرفت، مگر در صورت وجود علت قانونی.

ماده 1176:مادر مجبور نیست که به طفل خود شیر بدهد مگر در صورتی که تغذیه طفل به غیر از شیر مادر ممکن نباشد.

ماده 1177:طفل باید مطیع ابوین خود بوده و در هر سنی که باشد باید به آنها احترام کند.

ماده 1178:ابوین مکلف هستند که در حدود توانایی خود به تربیت اطفال خویش بر حسب مقتضی اقدام کنند و نباید آنها را مهمل بگذارند.

ماده 1179:ابوین حق تنبیه طفل خود را دارند ولی به استناد این حق نمی­توانند طفل خود را در خارج از حدود تأدیب، تنبیه کنند.

ماده­هایی از قانون مجازات اسلامی در ارتباط با حضانت:

ماده 632:اگر کسی از دادن طفلی که به او سپرده شده است در موقع مطالبه­ی اشخاصی که قانوناً حق مطالبه دارند، امتناع دارند، امتناع کند به مجازات از سه ماه تا شش ماه حبس یا به جزای نقدی از یک میلیون و پانصد هزار تا سه میلیون ریال محکوم خواهد شد.

ماده 633:هرگاه کسی شخصاًً یا به دستور دیگری طفل یا شخصی را که قادر به محافظت از خود نمی­باشد، در محلی که خالی از سکنه است، رها نماید، به حبس از شش ماه تا دو سال و یا جزای نقدی از سه میلیون ریال تا دوازده میلیون ریال محکوم خواهد شد و اگر در آبادی و جائی که دارای سکنه باشد رها کند تا نصف مجازات مذکور محکوم خواهد شد و چنان­چه این اقدام سبب وارد آمدن صدمه یا آسیب یا فوت شود رها کننده علاوه بر مجازات فوق، حسب مورد به قصاص یا دیه یا ارش نیز محکوم خواهد شد.

ماده 13 قانون حمایت خانواده:در هر مورد حسب اعلام یکی از والدین یا اقربای طفل یا دادستان یا اشخاص دیگر تشخیص شود که تغییر در وضع حضانت طفل ضرورت دارد اعم از این­که قبلاً تصمیمی در این مورد اتخاذ شده یا نشده باشد و یا به طریق اطمینان­بخشی ترتیب نگاهداری و حضانت طفل داده نشده باشد، دادگاه پس از رسیدگی، حضانت طفل را به هر کسی که مقتضی بداند، محول می­کند و هزینه حضانت بر عهده­ی کسی است که به موجب تصمیم دادگاه مکلف به پرداخت آن می­شود.

ماده 14 قانون حمایت خانواده:هر دادگاه خانواده تشحیص دهد کسی که حضانت طفل به او محول شده از انجام تکالیف مربوط به حضانت خودداری کرده یا مانع ملاقات طفل با اشخاص ذی­حق شود او را برای هر بار تخلف به پرداخت مبلغی از هزار ریال تا ده هزار ریال و در صورت تکرار به حداکثر مبلغ مذکور محکوم خواهد کرد. دادگاه در صورت اقتضا می­تواند علاوه بر محکومیت مزبور، حضانت طفل را به شخص دیگری واگذار نماید. در هر صورت حکم این ماده مانع ار تعقیب متهم چنان­چه عمل او طبق قوانین جزائی، جرم شناخته شده باشد و نخواهد بود.

محل مراجعه جهت طرح دعوی:

دادگاه­های خانواده شهرستان و بخش­ها.

 

سئوالات متداول در خواسته حضانت

 

سئوال:

چنان­چه هنگام طلاق فرزند مشترک با توافق زوجین به زن سپرده شود و زن پس از طلاق ازدواج نماید آیا حضانت فرزند از او سلب می­­شود؟[7]

جواب:

بله، طبق ماده 1170 قانون مدنی در صورتی که مادر مبتلا به جنون شود و یا با دیگری ازدواج نماید حضانت با پدر خواهد بود.

 

سئوال:

اگر مادری مبتلا به جنون شده و یا ازدواج کرده با رفع جنون و متارکه از شوهر آیا تقاضای او مبنی بر قبول حضانت مجدد مورد قبول می­باشد؟[8]

جواب:

جنون مادر و یا ازدواج از موانع حضانت طفل می­باشد و با رفع آن موانع حق حضانت در مدت قانونی که به عهده اوست به وی باز می­گردد.

 

سئوال:

حضانت اطفال بعد از چند سالگی از ابوین خارج می­شود.؟ و در صورتی که هر دو تقاضای حضانت کنند، حضانت با کدامیک از ابوین خواهد بود؟[9]

جواب:

خروج از حضانت پدر و مادر طبق قانون برای دختران 9 سال قمری و برای پسر 15 سال قمری می­باشد. بعد از رسیدن به سن بلوغ شرعی، این حق و تکلیف از ابوین ساقط می­گردد و در نتیجه طبق نظر فرزند عمل می­شود که کدامیک سرپرستی او را داشته باشند. البته با عنایت به این­که پرداخت نفقه یکی از مصادیق حضانت است، قانون در صورت تحقق شرایط انفاق، فرزند می­تواند از پدر خود نفقه مطالبه نماید.

 

 

سئوال:

آیا پدر می­تواند حق حضانت فرزندش را از خود اسقاط نماید و آیا این حق قابل انتقال به مادر است و در صورت انتقال قابل اعاده مجدد می­باشد یا خیر؟[10]

جواب:

اسقاط حق حضانت از جانب پدر موجه نیست ولی انتقال این حق به مادر تا زمانی که جهات منع قانونی برای حضانت مادر پیش نیاید بلااشکال است و اعاده مجدد این حق نیز با رعایت ضوابط ایرادی نخواهد داشت.

 

سئوال:

در صورتی­که ابوین در یک منزل سکونت نداشته باشند هر یک از ابوین که طفل تحت حضانت او نباشد حق ملاقات طفل خود را دارد؟[11]

جواب:

بله، آنها طبق قانون حق ملاقات داشته و در صورت اختلاف در زمان و مکان و سایر جزئیات تعیین آن با محکمه است.

 

سئوال:

در چه مواقعی حضانت طفل به غیر پدر و مادر واگذار می­گردد؟[12]

جواب:

هر گاه آنان فاقد صلاحیت برای حضانت کودک باشند، دادگاه می­تواند شخص واجد صلاحیت دیگری را برای حضانت کودک تعیین کند. این فرد می­تواند از بستگان کودک یا غیر آن باشد. اعتیاد به ماده مخدر، ارتکاب جرم، انحطاط اخلاقی، ابتلا به بیماری­های مسری، محکومیت به حبس و...    می­تواند حسب مورد از موارد سلب صلاحیت پدر و مادر برای نگهداری فرزند باشند.

 

 

نمونه تقاضای درخواست­های مربوط به حضانت

الزام پدر به تحویل گرفتن طفل و حضانت از وی

 

مشخصات طرفین

نام

نام خانوادگی

شغل

آدرس:

خواهان

مادر/ زوجه

 

 

 

خوانده

پدر/ زوج

 

 

 

وکیل یا نماینده قانونی

 

 

 

 

تعیین خواسته و بهای آن

الزام خوانده به تحویل گرفتن فرزند و حضانت از وی

 

دلایل و منضمات دادخواست

1ـعقدنامه ی ... 2ـ طلاق نامه ی 

شرح دادخواست

باسمه تعالی

ریاست محترم دادگاه عمومی...

با سلام

احتراماً اینجانب به موجب سند نکاحیه ی شماره ی ... به عقد زوجیت دائم خوانده درآمدم.    پس از سه سال زندگی مشترک که حاصل آن تعداد ... فرزند بوده است به سبب اختلافات    موجود به موجب طلاق نامه شماره ی ... مورخ ... از یکدیگر جدا شدیم.

از آن زمان تاکنون حضانت ... فرزند مشترک مان بر عهده ی من بوده است. اکنون چون قصد ازدواج دارم/ قصد مسافرت به خارج از کشور را دارم، با مشکلات اقتصادی مواجه شده ام و توان نگهداری از فرزندم، فرزندانم را ندارم با عدول از حق اولویت در حضانت از فرزندم، فرزندانم مستند به ماده ی 1169 صدور حکم مبنی بر الزام خوانده به تحویل گرفتن فرزند، فرزندان و حضانت از وی، آنها را دارم.

                                                        امضاء

شماره و تاریخ ثبت دادخواست

شماره

تاریخ

شعبه ... دادگاه عمومی          رسیدگی فرمایید.

نام و نام خانوادگی مقام ارجاع­کننده

تاریخ                    امضاء

 

 

 

صدور حکم حضانت و الزام مادر به استرداد فرزند

 

مشخصات طرفین

نام

نام خانوادگی

شغل

آدرس:

خواهان

پدر/ زوج

 

 

 

خوانده

مادر/ زوجه

 

 

 

وکیل یا نماینده قانونی

 

 

 

 

تعیین خواسته و بهای آن

صدور حکم حضانت و الزام به استرداد فرزند

دلایل و منضمات دادخواست

1ـ عقدنامه ی شماره ی ... 2ـ طلاق نامه ی شماره ی 

شرح دادخواست

باسمه تعالی

ریاست محترم دادگاه عمومی 

با سلام

احتراماً به استحضار عالی می­رسانم در تاریخ... به موجب عقدنامه­ی ... خوانده به عقد زوجیت دائم اینجانب درآمد. سپس به علت اختلافات موجود در تاریخ ... به موجب طلاق نامه­ی شماره­ی ... از یکدیگر جدا شدیم.

از زمان جاری شدن صیغه­ی طلاق حضانت فرزندم به خوانده سپرده شده و از آن زمان           تا کنون فرزندم نزد خوانده زندگی می­کند.

اکنون با توجه به این که فرزندم به سن هفت سالگی رسیده است علاقمندم حضانت فرزندم را خود بر عهده داشته باشم. بر این اساس مستند به ماده­ی 1169 قانون مدنی صدور حکم مبنی بر حضانت اینجانب و محکومیت خوانده به استرداد فرزندم را دارم.

                                                                       امضاء

شماره و تاریخ ثبت دادخواست

شماره

تاریخ

شعبه   دادگاه عمومی          رسیدگی فرمایید.

نام و نام خانوادگی مقام ارجاع­کننده

تاریخ                             امضاء

 

 

 

الزام به استرداد طفل

 

 

مشخصات طرفین

نام

نام خانوادگی

شغل

آدرس:

خواهان

زوجه

 

 

 

خوانده

زوج

 

 

 

وکیل یا نماینده قانونی

 

 

 

 

تعیین خواسته و بهای آن

الزام خوانده به استرداد فرزند و بدواً صدور دستور موقت مبنی بر عدم انتقال فرزند به شهرستان/ خارج از کشور.

دلایل و منضمات دادخواست

1ـعقدنامه 2ـ طلاق نامه 3ـ گواهی عدم امکان سازش.

شرح دادخواست

باسمه تعالی

ریاست محترم دادگاه­های عمومی...

با سلام

 احتراماً به استحضار می­رسانم اینجانب به موجب عقدنامه­ی شماره­ی ... مورخ... زوجه­ی دائمی خوانده بودم که به موجب طلاق­نامه­ی شماره­ی ... در تاریخ ... از خوانده جدا گشته­ام.

با عنایت به این که حاصل ایام زندگی مشترک­مان ... فرزند ... ساله به نام ... است و این که به موجب قانون و حکم دادگاه به شماره... صادره از شعبه... حضانت وی به من سپرده شده است اما خوانده از استرداد فرزندم به من استنکاف می­ورزد.

بنا علی هذا مستند به ماده 1169 قانون مدنی ماده 13 قانون حمایت خانواده هم چنین ماده واحده حق حضانت مصوب 1365 صدور حکم بر محکومیت خوانده به استرداد فرزندم را خواستارم.

در ضمن با عنایت به این که خوانده در نظر دارد فرزندم را به شهرستان.../ کشور... منتقل نماید صدور دستور موقت مبنی بر عدم انتقال فرزندم مورد تقاضا است.

                                                                                                امضاء

شماره و تاریخ ثبت دادخواست

شماره

تاریخ

شعبه       دادگاه عمومی          رسیدگی فرمایید.

نام و نام خانوادگی مقام ارجاع کننده

تاریخ                             امضاء

 

 

 

صدور حکم مبنی بر سلب حضانت خوانده

 

مشخصات طرفین

نام

نام خانوادگی

شغل

آدرس:

خواهان

پدر

 

 

 

خوانده

مادر

 

 

 

وکیل یا نماینده قانونی

 

 

 

 

تعیین خواسته و بهای آن

صدور حکم مبنی بر سلب حضانت خوانده

دلایل و منضمات دادخواست

1ـسند نکاحیه. 2ـ سند طلاق. 3ـ حکم دادگاه مبنی بر صدور گواهی عدم امکان سازش. 4ـ پرونده کیفری

شرح دادخواست

باسمه تعالی

ریاست محترم دادگاه عمومی...

با سلام

احتراماً به استحضار عالی می­رسانم به موجب سند نکاحیه­ی شماره­ی ... مورخ ... خوانده به عقد زوجیت دائم اینجانب درآمد. که در تاریخ ... به موجب سند طلاق شماره­ی ... از یکدیگر جدا شده­ایم. حاصل زندگی مشترک­مان یک فرزند ... ساله است که به موجب حکم دادگاه و به علت صغر سن حضانت وی به خوانده سپرده شده است.

با عنایت به این که خوانده دارای مشکلات اخلاقی عدیده­ای است و با افراد فاقد صلاحیت اخلاقی رفت­وآمد دارد که این امر موجب اثرات منفی در تربیت فرزندم می­گردد لذا مستنداً به ماده­ی 13 قانون حمایت خانواده صدور حکم مبنی بر سلب حضانت خوانده و حکم به حضانت اینجانب را درخواست می­کنم.

                                                         امضاء

شماره و تاریخ ثبت دادخواست

شماره

تاریخ

شعبه       دادگاه عمومی          رسیدگی فرمایید.

نام و نام خانوادگی مقام ارجاع­کننده

تاریخ                             امضاء

 

 

 

سلب حضانت مادر به سبب جنون

 

مشخصات طرفین

نام

نام خانوادگی

شغل

آدرس

خواهان

پدر

 

 

 

خوانده

مادر

 

 

 

وکیل یا نماینده قانونی

 

 

 

 

تعیین خواسته و بهای آن

صدور حکم مبنی بر سلب حضانت خوانده و صدور حکم بر حضانت اینجانب

دلایل و منضمات دادخواست

 1ـ سند نکاحیه       2ـ طلاق نامه

شرح دادخواست

باسمه تعالی

ریاست محترم دادگاه عمومی...

با سلام

احتراماً به استحضار می­رسانم به موجب سند نکاحیه­ی شماره­ی ... مورخ ... خوانده به عقد زوجیت دائم اینجانب درآمد و در تاریخ ... به موجب سند طلاق شماره­ی ... از یکدیگر جدا شده­ایم. حاصل زندگی مشترک­مان یک فرزند ... ساله است که به موجب حکم دادگاه و به علت صغر سن حضانت وی به خوانده سپرده شده است.

اکنون مدتی است خوانده مبتلا به جنون شده و بدین سبب توان و صلاحیت نگهداری از فرزندم را از دست داده است. بر این اساس مستند به ماده ی1170 قانون مدنی صدور حکم مبنی بر سلب حضانت خوانده و حکم بر حضانت اینجانب را درخواست می­کنم.

                                                                   امضاء

شماره و تاریخ ثبت دادخواست

شماره

تاریخ

شعبه... دادگاه عمومی          رسیدگی فرمایید.

نام و نام خانوادگی مقام    ارجاع­کننده

تاریخ                             امضاء

 

 

 

صدور حکم مبنی بر تحویل دادن فرزند به همراه صدور دستور موقت

 

مشخصات طرفین

نام

نام خانوادگی

شغل

آدرس:

خواهان

مادر

 

 

 

خوانده

پدر

 

 

 

وکیل یا نماینده قانونی

 

 

 

 

تعیین خواسته و بهای آن

صدور حکم مبنی بر تحویل دادن فرزند به همراه صدور دستور موقت

دلایل و منضمات دادخواست

1ـعقدنامه..

شرح دادخواست

باسمه تعالی

ریاست محترم دادگاه عمومی...

 با سلام

احتراماً به استحضار عالی می­رسانم اینجانب به موجب عقدنامه­ی شماره­ی ... در تاریخ ... به عقد زوجیت خوانده درآمدم. حاصل ایام زندگی مشترک­مان فرزند شیرخوار... ماهه­ای به نام ... است.

خوانده مدتی است فرزندم را از من دور نگهداشته و از دسترسی­ام به او ممانعت به­عمل می­آورد که این امر موجب بیماری من و فرزندم گشته است.

اینک نظر به شیرخواره بودن فرزندم و نیازمندی شدید وی به شیر من مستند به ماده­ی 1169 قانون مدنی صدور حکم مبنی بر حضانت اینجانب و استرداد فرزندم مورد تقاضا است.

بدواً با توجه به این که طولانی شدن دوری فرزندم موجب ورود صدمات روحی و جسمی جبران­ناپذیری بر فرزندم خواهد شد مستند به ماده­ی20 قانون حمایت خانواده و مواد 310 و 314 قانون دادرسی مدنی صدور دستور موقت مبنی بر تحویل فوری فرزند به اینجانب مورد استدعا است.

امضاء

شماره و تاریخ ثبت دادخواست

شماره

تاریخ

شعبه... دادگاه عمومی رسیدگی فرمایید.

نام و نام خانوادگی مقام ارجاع­کننده

تاریخ                             امضاء

           
 

 

دادنامه (1)

 

خواهان: خانم خدیجه ... به نشانی قم،...

خوانده: آقای یوسف ... به نشانی قم،

خواسته­ها:

1. حضانت

2. دستور موقت

رأی دادگاه

 

در خصوص دعوای خواهان خانم خدیجه ... فرزند ابراهیم اهل و ساکن قم به طرفیت خوانده آقای یوسف ...فرزند ... اهل و ساکن قم به خواسته صدور حکم حضانت و استرداد فرزند مشترک بنام ... 5/1 ساله و دستور موقت فوری با این توضیح که خواهان اظهار داشته خوانده همسر رسمی و دائمی من است مرا از منزل اخراج کرده و فرزند مشترکمان را که 5/1 ساله دارد از من گرفته است لذا تقاضای صدور دستور موقت بر تحویل فرزندم و حضانت و استرداد ایشان را دارم و متعاقب طرح دعوای دادگاه صدور و دستور موقت را منوط به تودیع خسارت احتمالی نموده لیکن خواهان خسارت احتمالی را تودیع نکرده و زوجین در دادگاه حاضر نشده­اند و زوج دفاعی به عمل نیاورده است نظر به دعوا و مدارک استنادی و با توجه به سن فرزند زوجین و بروز اختلاف و مصون ماندن دعوا از تعرض و مخالفت خوانده دادگاه دعوای اصلی خواهان را صحیح و ثابت تشخیص و با استناد به مواد 1168 و 1169 قانون مدنی حکم حضانت فرزند مشترک زوجین توسط زوجه و الزام خوانده به استرداد و تحویل فرزند زوجین به زوجه را صادر و اعلام می نماید و در خصوص تقاضای زوجه مبنی بر صدور دستور موقت بر تحویل فرزندشان به مدت دو ماه نظر به این که خواهان خسارت احتمالی را تودیع نکرده است دادگاه با استناد به مفهوم مخالف ماده 319 و 325 قانون آئین دادرسی مدنی قرار رد دادخواست دستور موقت خواهان را صادر و اعلام می نماید رأی صادره غیابی و ظرف بیست روز در این شعبه قابل واخواهی سپس در مرجع تجدیدنظر قم قابل اعتراض می­باشد رأی صادره در مورد دستور موقت با اصل دعوا در مرجع تجدیدنظر قم قابل اعتراض می باشد.

 

رئیس شعبه ...محاکم عمومی حقوقی قم

 

 

 

دادنامه (2)

 

 

خواهان: آقای محمد ... با وکالت آقای مصطفی... به نشانی قم،... 
خوانده: خانم شمسی با وکالت آقای سید محمد...به نشانی قم،...

خواسته: حضانت

رأی دادگاه

 

در خصوص دعوی آقای محمد ...  فرزند... 30 ساله شغل کارگر تبعه افغانستان با وکالت مصطفی ... به طرفیت خانم شمسی ... فرزند ... شغل خانه دار تبعه افغانستان با وکالت سید محمد ... بخواسته حضانت فرزند مشترک - ... متولد ... - با توجه به مندرجات پرونده و اظهارات طرفین و نظر به اینکه دوران اولویت حضانت مادر منقضی شده و دلیلی بر عدم صلاحیت پدر ارائه نشده است دعوی مذکور مقرون به صحت تشخیص و به استناد ماده 1168 و 1169 قانون مدنی رأی بر واگذاری حضانت طفل به پدر صادر و اعلام می گردد رأی صادره حضوری است و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر در مرجع تجدیدنظر استان است .

 

 

 

رئیس شعبه ... محاکم عمومی حقوقی قم

 

دادنامه (3)

 

خواهان: آقای محمدرضا ... به نشانی قم،...

خوانده: خانم عاطفه ... به نشانی قم،...

خواسته: حضانت

 

رأی دادگاه

 

در خصوص دعوای خواهان آقای محمدرضا... فرزند ... اهل و ساکن قم به طرفیت خوانده خانم عاطفه ... فرزند ... اهل و ساکن قم به خواسته صدور حکم حضانت فرزندان مشترک بنام­های ... 4 ساله و ... 2 ساله با این توضیح که خواهان اظهار داشته خوانده طلاق گرفته است دو فرزند مشترک داریم که نزد خوانده هستند ولی ایشان توان مراقبت از بچه­ها را ندارد و از طرفی چون بچه­ها بزرگ شده­اند وابستگی آنها به مادرشان کم شده، لذا تقاضای صدور حکم حضانت فرزندان مشترک را دارم خوانده در دادگاه حاضر نشده و دفاعی به عمل نیاورده است نظر به این که خواهان مدرکی به­جز  گواهی پزشکی قانونی مربوط به سال 1387 ندارد و به استناد این گواهی علیه خوانده شکایت نموده و در دادگاه کیفری طبق اظهارات خواهان شکایت ایشان رد شده است و از طرفی حضانت اطفال تا رسیدن به سن هفت سالگی تمام حق مادر می­باشد بناء علی هذا دادگاه دعوای خواهان را بلا دلیل تشخیص و با استناد به ماده 1168 و ماده اصلاحی 1169 قانون مدنی و کذا ماده 1257 قانون مدنی حکم بر بطلان دعوای خواهان صادر و اعلام می نماید رأی صادره در مرجع تجدیدنظر قم قابل اعتراض می­باشد.

 

رئیس شعبه ... محاکم عمومی حقوقی قم

 

 

منابع

- جواهر الکلام، جلد 31.

- حائری،ابراهیمی، حق سرپرستی و نگهداری کودک(حضانت)، مجله فقه، شماره 15.

- کاتوزیان، ناصر، دوره­ی مقدماتی حقوق خانواده، تهران، نشر میزان، 1385، چاپ پنجم.

- لسان العرب، جلد 13.

- مجمع البحرین، جلد 6.

- مصباح المنیر، جلد 1.

- معاونت آموزش قوه­ی قضاییه، مجموعه نشست­های قضایی 5 و 13: مسائل قانون مجازات اسلامی،قم، نشر قضا، جلد دوم، چاپ نخست، 1386.

- معاونت آموزش قوه­ی قضاییه، مسائل قانون مجازات اسلامی، قم، نشر الهادی، چاپ دوم، 1382.

- معاونت آموزش قوه­ی قضاییه، مشاوره قضایی تلفنی 4، قم، نشر قضا، چاپ اول، 1384.

-معجم مقاییس­اللغه، جلد 2.

- موسوی­مقدم، محمد، راهنمای دعاوی خانوادگی، قم، دادگستری کل استان قم، 1386.

- مهاجری، علی، مبسوط در آیین دادرسی مدنی، جلد دوم و چهارم، تهران، انتشارات فکرسازان، چاپ اول، 1387.

 نام محقق: آقای اصغر کاظمی

 



[1]- «جواهر الکلام»، ج 31/301.

[2]- «مصباح المنیر»، ج 1/172؛ «لسان العرب »، ج 13/122-123؛ «معجم مقاییس­اللغه»، ج 2/73؛ «مجمع البحرین»، ج 6/237-238.

[3]- حائری،ابراهیمی، حق سرپرستی و نگهداری کودک(حضانت)، مجله فقه، شماره 15.

 

[4]- کاتوزیان، ناصر، دوره­ی مقدماتی حقوق خانواده، تهران، نشر میزان، 1385، چاپ پنجم، 939-389.

[5]- کاتوزیان، ناصر، دوره­ی مقدماتی حقوق خانواده، تهران، نشر میزان، 1385، چاپ پنجم، 395-393.

[6]- کاتوزیان، ناصر، دوره­ی مقدماتی حقوق خانواده، تهران، نشر میزان، 1385، چاپ پنجم،401-398.

[7]- معاونت آموزش قوه­ی قضاییه، مجموعه نشست­های قضایی (13): مسائل قانون مدنی، قم، نشر قضا، چاپ نخست، 1383، 189.

[8]- معاونت آموزش قوه­ی قضاییه، مجموعه نشست­های قضایی (13): مسائل قانون مدنی، قم، نشر قضا، چاپ نخست، 1383، 191.

[9]- معاونت آموزش قوه­ی قضاییه، مجموعه نشست­های قضایی (13): مسائل قانون مدنی، قم، نشر قضا، چاپ نخست، 193-192.

[10]- معاونت آموزش قوه­ی قضاییه، مجموعه نشست­های قضایی (13): مسائل قانون مدنی، قم، نشر قضا، چاپ نخست، 194.

[11]- معاونت آموزش قوه­ی قضاییه، مشاوره قضایی تلفنی 4، قم، نشر قضا، چاپ اول، 1384، 308.

[12]- موسوی­مقدم، محمد، راهنمای دعاوی خانوادگی ، قم، دادگستری کل استان قم، 130.

 

منبع:دادگستری قم،

http://www.dadgostariqom.ir/SubjectView/tabid/145/Code/58/Default.aspx

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۳۶
مازیار ارجمندیان