اللهم عجل الولیک الفرج
امشب از مفهوم مستی جرعهای سر میکشم
فکر دیدار تو را تا مرز باور میکشم
ای نگاهت سبز، ای سرچشمة آئینهها
گر بیایی با تو از پاییزها پر میکشم
خوب من! با هم قراری داشتیم آدینهها
سالها طرح نمیآیی به دفتر میکشم
من به قربان قدمهایت، تو برگرد و ببین
جای قربانی گلویم را به خنجر میکشم
قصة پرواز تو در آسمان پیچیده است
باز امشب در هوایت بینشان پَر میکشم
بگذار بمیرم که طرفدار نداری !
آقایی و ارباب ولی یار نداری !
جز نیمه شعبان که پراز جشن وسروراست!
تنهایی و در شهر خریدار نداری